نتایج جستجو برای عبارت :

چند جمله‌ خوش که این روزایِ ناخوش شنیدم

پنجره را باز می کنم و هوای سرد پاییز دلم را با خود به میان برگ های ناخوش احوال می برد. حالمان ناخوش است مثل برگ های محتضر که با هر نسیم غزل خداحافظی از شاخه می سرایند. در دل تاریک شب به دنبال چشمه ی حیات هستیم، فانوس را باد خاموش کرد و ماه در پس ابرهای سیاه اسیر شد. خورشید تو هستی، طلوع کن.
به گزارش همشهری آنلاین بوسیله نقل از فارس، متمایز چونی هوا در حال مجهز روی مغز ۷۱ قرار گرفته و چونی هوای تهران قابل اجابت است. البته همزمان با افزایش حرارت و افزایش غلظت ازن تا ظهر، هوای تهران در تابستان کرونایی برای همه افراد اجتماع آلوده می شود. همچنین این شاخص طی ۲۴ زمانه گذشته به طور میانگین بر روی عدد ۱۱۸ صبر داشت و هوای تهران بخاطر دسته های حساس اجتماع مریض بود. تهران از ابتدای سال ۱۵ روز هوای پاک، ۸۳ روز هوای شایان قبول، ۲۷ روز هوای ن
امام صادق ع فرمود داناترین مردم بخدا راضی ترین  انها است از خدایعزوجل 3 علی بن الحسین ع فرمود صبر وراضیبودناز خدا سر اطاعت خداست وهر که صبر کند وراضی و از خدا راضی باشد نسبت  بانچه در باره  او حکم فرمایدچه دوست داشته و ناخوش دارد  برای او حکم نکند  جز  انچه خیر او باشد  
در این شهر ترسناک خراب شده، تنها کنج یک اتاق کثیف و کوچک با یک عالمه جزوه و کتاب های نخوانده و امتحانات لب المرصاد، اصلا حس و حال دعای عرفه نمی آید. 
اگر بودی، می آمدی دنبالم. میرفتیم باهم زیر آسمان. در پناه سایه مهربان تو دیگر جزغاله نمی‌شدم. تو دعا می‌خواندی و من دستم را میزدم زیر چانه ام و فقط تو را تماشا میکردم و به خدایمان میگفتم: همینایی که آقاییِ خوجگلم میگه
بدون عشق و امید، توی این روزهای ناخوش نمی‌توان دوام آورد. 
در این شهر ترسناک خراب شده، تنها توی یک اتاق کثیف و کوچک با یک عالمه جزوه و کتاب های نخوانده و امتحانات لب المرصاد، اصلا حس و حال دعای عرفه نمی آید. 
اگر بودی، می آمدی دنبالم. میرفتیم باهم زیر آسمان. در پناه سایه مهربان تو دیگر جزغاله نمی‌شدم. تو دعا می‌خواندی و من دستم را میزدم زیر چانه ام و فقط تو را تماشا میکردم و به خدایمان میگفتم: همینایی که آقاییِ خوجگلم میگه
بدون عشق و امید، توی این روزهای ناخوش نمی‌توان دوام آورد. 
خوابم برده بود ، گیج بودم بدنم ناتوان شده بود ، یهو از درد به خودم پیچیدم، از خواب بیدار شدم ، یکم خون بالا آوردم ، قلبم تیر میکشید ، بزور شب رو به صبح رسوندم...
رفتم دکتر آزمایش نوشت ، نمیدونم چرا اواین باره میترسم از بیماری ، با کسی حرفی نزدم ، حالا تنهایی باید برم سمت آزمایش و پیدا کردن علت حال ناخوش این چند ماهی که گذشت ... دلم میخواد بخوابم ، شاید خوابی ابدی !
خوابم برده بود ، گیج بودم بدنم ناتوان شده بود ، یهو از درد به خودم پیچیدم، از خواب بیدار شدم ، یکم خون بالا آوردم ، قلبم تیر میکشید ، بزور شب رو به صبح رسوندم...
رفتم دکتر آزمایش نوشت ، نمیدونم چرا اواین باره میترسم از بیماری ، با کسی حرفی نزدم ، حالا تنهایی باید برم سمت آزمایش و پیدا کردن علت حال ناخوش این چند ماهی که گذشت ... دلم میخواد بخوابم ، شاید خوابی ابدی !
سلام
امیدوارم حالت خوب باشه
امیدوارم خدا پشت و پناهت باشه و احساس یأس و غم و ضعف و بقیه ی حس های بد سراغت نیان
امیدوارم همیشه با سلامتی و روحیه ی شاد زندگی کنی
راستش خیلی دمق و بی حوصله ام
دیروز از صبح تا شب ناخوش بودم و نتونستم از جام برخیزم
دروغ چرا، بخشی از ناخوشیم جسمی نبود
هرچند ظاهراً دردِ جسمی داشتم، 
وقتی روحیه نداشته باشی، جسمِ سالم باهات یار نیست تا چه رسه به جسمی که ناخوش هم باشه
خلاصه سعادتِ بودنِ با تو رو از دست دادم
خیلی برای خودم
در این شهر ترسناک خراب شده، تنها کنج یک اتاق کثیف و کوچک با یک عالمه جزوه و کتاب های نخوانده و امتحانات لب المرصاد، اصلا حس و حال دعای عرفه نمی آید. 
اگر بودی، می آمدی دنبالم. میرفتیم باهم زیر آسمان. در پناه سایه مهربان تو دیگر جزغاله نمی‌شدم. تو دعا می‌خواندی و من دستم را میزدم زیر چانه ام و فقط تو را تماشا میکردم و به خدایمان میگفتم: اصنشم همینایی که آقاییِ خوجگلم میگه
بدون عشق و امید، توی این روزهای ناخوش نمی‌توان دوام آورد. 
ای تاریکی به دادم برس با نوش
ستارگان در آغوش اسمان بی هوش
تاریکی درون بیرونم سرخوش
ابرها لفافی بروی اسمان
خندهای بی حدم سرپوش
ماه دورن ناکجا اباد
دلم بیرون از هر خوش
ازار صدای مردم در سرای شباهنگام
کر کننده ی سکوت در قلب ناخوش
بوی عطر نفس های درخت سماق
مشام غم احساسم نگشت پوچ
سربه بالا رو به پایین است ولی
بازی گیجانه ی دنیا شد پوچ
ّبغض بی سر حدات دنیایم ولی
پیر دلی در اوج جوانی مهارتی شد پوچ
یاوگویان درد بی پایانیم ولی
تو بگو به من زندگی نشد
بیشتر از اینکه بخاطر خوابی که دیده باشم ناراحت یا ازش بترسم، از اون فکر و حس و حال ناخوش سرکوب شده ای که به این صورت خودش رو تو خوابم نشون داده ناراحتم و میترسم و حالم رو بد میکنه.
کاش یه حضرت یوسف بود خواب میدیدم زنگ میزدیم بهش ، براش تعریف میکردیم و خوابمون رو تعبیر میکرد، تعبیرِ راهکار محور. میگفت چرا این خواب رو دیدی و حالا فلان کار رو بکن که این مشکلت ، این فکر درست یا اشتباهت، این ترسِ ناهشیار یا هشیارت حل بشه. بره ..
+ دعا میخوام. زیاد و بی و
بسم الله الرحمن الرحیم
 
مال ها و زنان خود را به دز محکم خود در آورید با قرائت این سوره . یعنی هرکه این سوره را بخواند هرگز از اهل بیت او زنا واقع نشود تا از دنیا رود و چون بمیرد هفتاد هزار فرشته اورا تشیع کنند وبرایش استغفار نمایند . هرکه این سوره را بخواندحق تعالی به عدد هر مومن و مومنه که بوده تا قیامت ده حسنه برایش نویسند .هرکه آن را نوشته وزیر بالش خود نهد متحلم نشود واگر در طشت مسی آن را بشویند و آب را به چهار پای ناخوش دام دهند خوب شود .
خب... امروز اولین روز مهمونی بزرگ خداوند محسوب می شه...امید وارم که هممون یه خونه تکونی اساسی به این دلامون بدیم...امسال یکم حال و هوای ماه رمضون فرق می کنه...به قول یکی از دوستان "رمضان امسال اما دست‌هایمان بیشتر محتاج دعاست و دل‌هایمان هر لحظه دخیل بسته است برای اجابت؛ سحر و افطارش بوی نیاز می‌دهد، بوی احوال ملتی ناخوش که به آغوش خدا پناه اورده است!  "
 
انشا الله نماز و روزه هامون قبول باشه ، عاقبتمون ختم به خیر بشه...
 
التماس دعا
 
یا حق
سلام
امیدوارم حالت خوب باشه
امیدوارم خدا پشت و پناهت باشه و احساس یأس و غم و ضعف و بقیه ی حس های بد سراغت نیان
امیدوارم همیشه با سلامتی و روحیه ی شاد زندگی کنی

راستش خیلی دمق و بی حوصله ام
دیروز از صبح تا شب ناخوش بودم و نتونستم از جام برخیزم
دروغ چرا، بخشی از ناخوشیم جسمی نبود
هرچند ظاهراً دردِ جسمی داشتم، 
وقتی روحیه نداشته باشی، جسمِ سالم باهات یار نیست تا چه رسه به جسمی که ناخوش هم باشه
خلاصه سعادتِ بودنِ با تو رو از دست دادم
خیلی برای خود
خب... امروز اولین روز مهمونی بزرگ خداوند محسوب می شه...امید وارم که هممون یه خونه تکونی اساسی به این دلامون بدیم...امسال یکم حال و هوای ماه رمضون فرق می کنه...به قول یکی از دوستان "رمضان امسال اما دست‌هایمان بیشتر محتاج دعاست و دل‌هایمان هر لحظه دخیل بسته است برای اجابت؛ سحر و افطارش بوی نیاز می‌دهد، بوی احوال ملتی ناخوش که به آغوش خدا پناه اورده است!  "
 
انشا الله نماز و روزه هامون قبول باشه ، عاقبتمون ختم به خیر بشه...
 
التماس دعا
 
یا حق
هر بند دو قسمت دارد : جمله موضوع ، جمله های تکمیل کننده 
هر بند ، خودش یک موضوع دارد که در عین استقلال ، با موضوع بندهای دیگر هم ارتباط دارد . برای نوشتن یک بند ، فکر یا موضوع آن بند را در جمله ای بیان 
می کنیم که به آن جمله موضوع گویند ؛ جمله موضوع معمولاً در ابتدای بند نوشته می شه.
حالا جمله تکمیل کننده چی هست؟ بعد از جمله موضوع که جمله اصلی بند هستش جمله های دیگه ای هم میاد که به اونها جمله تکمیل کننده می گویند و به عنوان تکمیل کننده جمله موضوع
الف. سلام.  باز حال‌م ناخوش‌ست. افتاده‌ام به سر اتّفاقات کنکورِ عملی و برای هزارمین بار مرورش می‌کنم. که اصلن نمی‌دانم رفتارم درست بوده یا نبوده یا کوفت یا مرض. باید ول‌ش کنم ولی نمی‌کنم. دل‌م می‌خواهد رها شوم.  عقاب و شاهین را دیده‌اید که چه طور پرواز می‌کنند؟ یکی دوباری بال می‌زنند و بعد با بال‌های باز بر هوا شناور می‌شوند. بال بال می‌زنم برای آن لحظه، نمی‌رسد.  دل‌م می‌خواهد بگریم. نمی‌دانم. شاید باید نیازم به سیگار را پاسخ بگوی
دانلود آهنگ جدید امیرحسین نوشالی به نام رنگ موهات
Текст песни Range Moohat Amirhossein Noshali
تو که از زندگیم رفتی رو موهام برف جا خوش کردКогда ты оставил мою жизнь, мои волосы были покрыты снегом
بهاری که زمستون شد منو اینجوری ناخوش کردВесной той зимы меня тошнило
تو که از زندگیم رفتی با عکسات زندگی کردم

ادامه مطلب
مدت مدیدی هست که زمین ناخوش وافسرده ست بلا ومصیبت تا خرخره جانش را گرفته است زمین رنجور من ،پناه دستان اسمانش را از دست داده است ودیوانه وار در تلاش است شمایل تلخ خاطره را از چشمان تر اسمان پاک کند.  به راستی چه تحملی دارد زمین ،که با درک به جامانده ی چند قاب عکس ولنگه  کفشی وپژواک خنده ی یک کودک هنوز که هنوز است مرهم دل داغدار ادمیان است . تلخ است باور حادثه ای که در بطن قصه ام می دود وسخت است باور این که اسمان ما تکه ای از قلب سپید خود را از دست
۲۷۰۸ - «اسدالله علم» معتمد «محمدرضا پهلوی» در خاطرات می‌نویسد: "صبح به فرودگاه رفتم که شاهنشاه تشریف می‌آوردند سلطان قابوس را راه بیندازند ... سئوال فرمودند «در این دو سه شب خوش‌گذرانی (سلطان قابوس) چه کرد؟» عرض کردم «هر شبی چهار پنج خانم در اختیارش بود (در خارج کاخ)، اما چه کرد، نمی‌دانم». فرمودند «تازه داماد! احیانا ناخوش نشود». عرض کردم «دخترهای ایرانی تمیز شده‌اند و او هم خیلی آنها را دوست می‌دارد»"منبع: خاطرات علم، جلد ششم، ص۱۶۷ (۳ تیر
بسم‌ الله الرحمن الرحیم
«اَللّهُمَّ حَبِّبْ
اِلَیَّ فیهِ الْاِحْسانَ وَکَرِّهْ اِلَیَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ
وَحَرِّمْ عَلَیَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ
الْمُسْتَغیثینَ»
«خدایا دوست گردان نزد
من در این ماه احسان و نیکی را و ناخوش‌دار در پیش من در این روز فسق و
نافرمانی و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش
(سوزان) را به کمک خودت، ای فریاد رس فریادخواهان»
بنا به اطلاعات بدست آمده از منابع غیر رسمی بعد از بازی پرسپولیس و السد
کریستین رونالدو با ژاوی گفتگوی محرمانه ای داشته است، باخت السد در مقابل پرسپولیس جای خود داشت و بسیاری را ناخوش حال کرد و ملت شریف ایران عزیرمان را خوشحال ولی در این بین طعم تلخ محار شوت کریستین تو جام جهانی توسط علی بیرانوند عزیز را ژاوی هم چشید، و گفتگوی کریس و ژاوی در واقع ابراز همدردی کریستین با ژاوی بوده و گفته میشود که کریس گفته ژاوی ناراحت نباش اون علی بیرانوند کم
بسم الله

دعای روز یازدهم
اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فیهِ الاِْحْسانَ وَکَرِّهْ اِلَىَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ وَحَرِّمْ عَلَىَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ خدایادوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکى را و ناخوش دار در پیش من در این روز فسق و نافرمانى و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش (سوزان) را به کمک خودت اى فریادرس فریادخواهان
ادامه مطلب
 
 
( وَ کَانَ ، مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی الاِسْتِخَارَةِ )
 
 
ترجمه:از دعاهاى آن حضرت (ع) است در استخاره
***
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ بِعِلْمِکَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اقْضِ لِی بِالْخِیَرَةِ [1]
 
ترجمه:خدایا! من از تو خیر مى‏خواهم چون به همه چیز دانائى، پس درود بر محمد و آل او فرست و براى من خیر مقدر فرما.
 
وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِیَارِ ، وَ اجْعَلْ ذَلِکَ ذَرِیعَةً إِلَى الرِّضَا بِمَا قَ
بسم الله

دعای روز یازدهم
اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فیهِ الاِْحْسانَ وَکَرِّهْ اِلَىَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ وَحَرِّمْ عَلَىَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ خدایادوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکى را و ناخوش دار در پیش من در این روز فسق و نافرمانى و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش (سوزان) را به کمک خودت اى فریادرس فریادخواهان
ادامه مطلب
وقتی کسی گم ‌گشته ‌ای را در سفر دارددائم دلش با بی ‌قراری دردسر دارد
 
مشغول هر کاری که باشد باز ممکن نیستیک لحظه از چشم ‌انتظاری دست بردارد
 
ناخوش که باشی بدتر از هر درد , حیرانی ‌ستوقتی نمی‌ دانی چه دارویی اثر دارد !
 
از دست عالم خسته ‌ام , مثل یتیمی کهتنهاست ؛ در حالی که می‌ داند پدر دارد
 
وقتی همه هستند ؛ اما او که باید , نیستدر باغ باشی یا قفس ؛ فرقی مگر دارد ؟!
 
آه ای مسیحا , کی می ‌آیی , بی تو این دنیاوضعی شبیه حال و روز محتضر دارد
 
از
پسرِ مادر صد و هشتاد و سه روزه شده است. یعنی پایان شش ماهگی و آغاز نیم سال جدید زندگی اش. نمی دانم زود گذشت یا نه. نمی دانم سخت گذشت یا آسان. نمی دانم خوش گذشت یا ناخوش. با خودم که فکر می کنم می بینم زود گذشت ولی یادم نمی رود آن شب هایی که آرزو می کردم زودتر ساعت چهار صبح شود و پسرک خواب. شب هایی که شبش کش می آمد و صبحش برای آمدن ناز و عشوه. با خودم که فکر می کنم به این نتیجه می رسم آسان بود اما یادم نمی رود ترس و دردهایی که کشیده ام. شادی ها و خوشی هایی
ارزش و اهمّیّت اخلاص
اخلاص، معیار ارزش عبادت، مقامی از مقامات مقرّبان الهی و هدف دین است. هر کس آن را یافت، موهبتی الهی نصیبش گشته که به وسیله آن به مقامات بزرگی خواهد رسید. چرا چنین نباشد، در حالی که خداوند متعال، بندگانش را به آن امر کرده، می فرماید:
«فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»[4]
خدا را بخوانید، در حالی که تنها برای او در دین اخلاص می ورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید.
در سخنان پیشوایان معصوم،
گاهی اوقات این واژه‌ها هستن که احساسات آدم رو گسترش میدن
 مثلا وقتی تو خلوت خودت تنها میشی،حس میکنی یه باری روی قلبت سنگین شده
ولی فقط همینه،یه حس غم عجیب
اولین بار وقتی این حس سراغ آدمی میاد،به دنبال دلیل این حال ناخوش میگرده
تا به کلمه‌ای میرسه که بهش میگن غربت
«غربت» درجه عمیقی از دلتنگیه و «غریب» آدم تنها و جامونده است
غربت مفهوم تنهایی و دلتنگی رو چند برابر میکنه
من بهش میگم جادوی کلمات
وقتی که یک کلمه به یک حس معنایی ده برابر میده...
پسرِ مادر صد و هشتاد و سه روزه شده است. یعنی پایان شش ماهگی و آغاز نیم سال جدید زندگی اش. نمی دانم زود گذشت یا نه. نمی دانم سخت گذشت یا آسان. نمی دانم خوش گذشت یا ناخوش. با خودم که فکر می کنم می بینم زود گذشت ولی یادم نمی رود آن شب هایی که آرزو می کردم زودتر ساعت چهار صبح شود و پسرک خواب. شب هایی که شبش کش می آمد و صبحش برای آمدن ناز و عشوه. با خودم که فکر می کنم به این نتیجه می رسم آسان بود اما یادم نمی رود ترس و دردهایی که کشیده ام. شادی ها و خوشی هایی
وقتی به آدم‌ها می‌گویم تابه‌حال دندان درد نداشته‌ام، دهانشان را به اندازه‌ای که بخواهند یک نهنگ بزرگ ببلعند، باز می‌کنند و می‌گویند: جدی می‌گی؟!اما الان دندان درد گرفته‌ام و آنقدر این درد برای بقیه طبیعی‌ست که انگار بگویم امروز همراه با غذایم ماست خوردم.موضوع پیچیده آن است که این درد برای خودم بیگانه است. نمی‌توانم منبع درد را شناسایی کنم. نمی‌دانم اسم این حالت ناخوش، درد است یا خارش، قلقلک، ورم کردن، گزگز کردن یا هرچیز دیگری جز در
《معلمی ، شاگردان زیادی داشت..اما از نظر اخلاقی ، وی فردی تندخو بود؛بچه ها را خیلی اذیت میکرد و بچه ها هم دلخوشیشان این بود که برای یک روز هم که شده ، از دست این معلم خلاص بشوند و درس را تعطیل کنند...
لذا باهم نشستند و نقشه ای کشیدند...
فردا که به کلاس آمدند ، هنگامی که معلم وارد شد ، یکی از بچه ها به معلم سلام کرد و گفت : "جناب معلم! خدا بد ندهد ... مثل اینکه مریض هستید ، کسالتی دارید؟ "
معلم جواب داد:"نه کسل نیستم؛برو بشین"  او رفت نشست...
شاگرد دیگر آمد
خوشم از آنکه موج جان بخیزدخوشم کشتی دلِ توفان بخیزد
خوشم از مردن و از تازه جستنخوشم با درد تا درمان بخیزد
مرو ناخوش ز پیشم ای دل خونبتپ تلخیده تا قندان بخیزد
غریبی پیش گوشم دوش می‌گفتهر آیینه که شب رقصان بخیزد
سحر روح دگر از تخت جستمچنان اینی که فردا آن بخیزد
بگفتی راه و گفتم راه این استتو ویران گشتی و ویران بخیزد
بهُش حلمی که این ره خواب‌گیر استهر آنی لشکر عصیان بخیزد
Loga Ramin Torkian and Azam Ali - Feathers of Fire
همیشه نگوئید: “روز خوبی داشته باشید”به‌عنوان یک باریستا برای مشتری‌ای که روز بدی را سپری کرده چه‌کاری می‌توانید انجام دهید؟
اگر قهوه‌‌ی عالی و باکیفیت به مشتریان می‌دهید، سرویس‌دهی‌تان هم باید عالی باشد. همیشه مشتریان خوشحال و سرحال برای درخواست قهوه به کافه نمی‌آیند. ممکن است از میان آن‌ها افرادی غمگین، خسته و دل‌شکسته هم وارد کافه شوند، دیگری شاید نگران امتحان‌هایش بوده و یا شخصی ناخوش‌احوال در کافه باشد که به‌تازگی از یک عم
چند روز پیش فاطمه خانوم از خواب بیدار شد و حس کردم یک کم ناخوش احواله. تب نداشت ولی بدنش گرم بود. چیزی طول نکشید تا تب هم به سراغش اومد و بدنش داغ شد. سه شب و چاهار روز رو با بی‌خوابی تن‌شویه استامینوفن و بی‌حوصلگی تمام دخترک با هم گذرونیدم. گفتیم خب به‌به بسلامتی دیگه داره دندون در میاره :) دیروز تب‌ش کم کم فروکش کرد و بدنش خنک شد. داشت خیالم راحت میشد که متوجه دونه‌های ریز قرمز کم‌رنگ مایل به صورتی روی صورت‌ش شدم. کم‌کم روی شکم‌ و دست
 
با تو کشف کردم که بهاربرای گرامی داشت تنها یک پرستو می‌آید...پیش از تو، می‌پنداشتم که پرستوسازنده‌ی بهار نیست...با تو دریافتم که خاکستر، اخگر می‌شودو آب برکه ها‌ی گل‌آلودِ باران در گذرگاه‌هادوباره، به ابر بدل می‌شوند،و جویباران، در نزدیکی مصب خویشپالوده می‌شوند و به سرچشمه‌های خویش باز می‌گردند،و قطره‌ی عطر، خانه‌ی مینایی‌اش را رها می‌کند،تا به گل سرخش، بازگردد،و گل‌های پژمرده در تالارهای ظروف سیمین،به غنچه‌های کوچک در کشتز
اشک هایی که بعد از هر شکست می ریزیم همان عرق هایی است که برای پیروزی نریختیم!!!
ایم جمله در وب فارسی منسوب به هیتلر هست، هر چند که من توی سایت های خارجی چنین چیزی ندیدم و احتمالا این جمله رو هیتلر نگفته. اما به هر حال جمله درستی هست و هر کی برای اولین بار این جمله رو گفته واقعا باید تحسین کرد.
موقع های پایان ترم وقتی برخی دانشجوها خیلی ملتمسانه درخواست نمره میکنن، زیاد یاد این جمله میفتم.
ارزش افزوده در زبان مقصد-دستاوردهای ترجمه
زیاد شنیده ایم که در ترجمه بسیاری از لطافت های متن اصلی از دست می رود. در اینجا با مثالهایی از مهمترین ترجمه های ادبی فارسی سعی می کنم بر آنچه که در ترجمه بدست می آید تاکید کنم. 
 
مترجم ادبی بازرگانی است که ادویه ای را از سرزمینی دور می آورد، در این سفر، نمک هفت دریا بر آن چاشنی نشسته، رطوبت انبار کشتی در آن اثر کرده، آفتاب هفت صحرا بر مغز آن تابیده و خلاصه شیره جان نویسنده به هزار شیوه خوش و ناخوش، خو
 
 
،  در تک تک لحظه ها ، لحظه ای خوب و لحظه ای هم شاید بد ، لحظه ای خوش و لحظه ای شاید  ناخوش ، این لحظه به لحظه ها دست بدست هم میدن و میشن لحظات عمر ما ، اونقدر زندگی کوتاهه و اونقدر آدمها در هیاهوی زندگی غرق میشن که هیچکسی هیچکدوم از دلشوره ها و نگرانی ها و رنج هایی رو که ما کشیدیمو یادش نمیاد ، آدمها رنجهای گذشته  خودشون رو هم در گذر زمان دیگه فراموش میکنن چه برسه به رنج هایی که ما متحمل شدیم ، آدمها همه فکر میکنن خیلی خوب رفتار کردن و حتی اونم
چند سال پیش توی یکی از وبلاگ هام مطلبی نوشته بودم و در خاطره ای یکی از واکنش های خودم رو گفته بودم: یه عصبانیت بود... از کوره در رفتن...
واکنش برخی از مخاطبانم به اون از کوره در رفتگی من خیلی برام تامل برانگیز بود... میگفتن خیلی خوبه که از این مطالب بیشتر بنویسی...
می پرسیدم چرا؟
میگفتن: وقتی میبینیم شما که همیشه از ارزش ها و خوبی ها می نویسید همونی هستید که گاهی ممکنه از کوره در برید بیشتر با مطالب ارتباط برقرار میکنیم و اون حرفهای خوب برامون در دس
ظرف زمانه کثیف است و بوی تعفن می دهد ،
زندگی آن طور که می گفتند زیبا نیست ،
بزرگ شدن ، بزرگ شدن و باز هم بزرگ شدن ، آنقدرها هم هیجان انگیز نبوده و نیست
دنیا عوض شده ، خیلی خیلی سریع ! و ما هم به تبع آن عوض شده ایم !
قرار است تا کجا پیش برود این یکه تازی روزگار  ؟
قرار است چه چیزی را به ما بفهماند که نفهمیده ایم ؟
اصلا چه چیزی را در کجای این جهان بوقلمون و فریبا گم کرده ایم؟
چرا ادامه می دهیم؟
چرا سیاهی ها را می بینیم و باز بهانه ای پیدا می کنیم‌ که دن
 
لیزر، سخت‌ترین اشیاء را نیز برش می‌دهد و به هر چیزی نفوذ می‌کند. فکر می‌کنید علت چیست؟ لیزر، ویژگی عجیب و نامتعارفی دارد؛ اشعه‌ی لیزر متمرکز است و تمام قدرتش را بر نقطه‌ای مشخص از یک شی‌ء متمرکز می‌کند و آن‌قدر این کار را ادامه می‌دهد که نقطه‌ی مذکور ذوب می‌شود. ثروتمندان مانند لیزر هستند. آنها اهداف مشخص و بزرگی تعیین می‌کنند. به اهداف خود پایبند هستند و همه‌ی تلاش‌های خود را برای رسیدن به اهداف‌شان متمرکز می‌کنند. آنها آن‌قدر
خیلی بی دلیل یا شایدم با دلیل تصمیم گرفتم بهت بگم دوست دارم .خیلی هم دوست دارم. از اینکه دیروز همش منتظر بودی بهت زنگ بزنم و من تو خواب غفلت بودم عذر میخوام . از اینکه تمام دیروز ناخوش بوم و بعدش دیدم یه تماس از طرف تو دارم و بهت زنگ زدم و گفتی حالت خوبه و دکتر گفته که خداروشکر  معاینه ت هم خوب بوده خیلی خوشحالم ؛ ولی امروز وقتی "ط" گفت که کلی منتظرم بودی که خودم ساعت یازده / دوازده بهت زنگ بزنم و مدام میپرسیدی که من زنگ زدم یا نه دلم شکست . صدای ترک
انتشار نسخه اندرویدی جمله چین !!
 
نسخه اندرویدی جمله چین منتشر خواهد شد
بازخورد جمله چین تحت ویندوز برای ما بسیار ارزشمند است. به همین سبب برای اینکه اکثر مردم بتوانند از جمله چین استفاده کنند ، تلاش می کنیم که نسخه اندرویدی جمله چین را نیز منتشر کنیم ...
انتشار نسخه اندرویدی جمله چین !!
 
نسخه اندرویدی جمله چین منتشر خواهد شد
بازخورد جمله چین تحت ویندوز برای ما بسیار ارزشمند است. به همین سبب برای اینکه اکثر مردم بتوانند از جمله چین استفاده کنند ، تلاش می کنیم که نسخه اندرویدی جمله چین را نیز منتشر کنیم ...
خطرناک ترین جمله دنیا چیست؟
 
گفته می‌شود خطرناک‌ترین جمله این است: 
«من همینم که هستم.»
 در این جمله کوتاه می‌توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به ‌تدریج راندن آدم‌ها از اطراف خود را حس کنیم
پس مراقب باشیم ، هر روز فرصتی هست برای یه قدم بهتر شدن.
 
با تغییرات کوچک روز بروز حالمون بهتر میشه...
سر درد امانم را بریده بود .. حوصله دکتر رفتن رو هم نداشتم .. با خودم و درد جوری کنار اومده بودم .. گذاشته بودم به پای فشارهایی که تو این مدت رو سرم آوار شده .. شب اما دردها بیشتر می شدن .. با خودم داشتم فکر می کردم اگر امشب آخر خط باشه چطور می شه .. که پیام یکی از دوستان رو نوتیفیکیشن گوشی ظاهر شد .. مشورت می خواست اون موقع شب .. مجبور شدم سوالشو با دقت جواب بدم .. گوشی که دستم بود پول برق و گاز و تلفن ثابت و تلفن همراه و جریمه آزادراهی خودرو و وام مسکن رو ه
جمله چین اندروید صرف فعل ندارد !!!
برای جمله چین اندروید ، قسمت صرف فعل نمی گذاریم ...
قسمت صرف فعل در جمله چین ویندوز هنوز بصورت کامل به تکامل نرسیده و نیاز به کار کردن دارد بنابر این بدلیل اسرار فراوان کاربران (بیش از 1000 نفر) ما تلاش خود را می کنیم تا هر چه سریع تر جمله چین بدست شما برسد. همچنین این قسمت و رنسخه ویندوز بعدی خدف خواهد شد تا زمانی که کامل بشود ...
 
سلام
خواهرِ من یه جوری با من رفتار می کنه که من احساس می کنم نزدیک ترین کس و کارش توی دنیا منم
درسته مریم خانوم؟
اون قدر که با من راحتی با هیچ کس راحت نیسیتی، درسته؟
 
 
شاید توقع بیجایی باشه ولی
تو قبل از عید بیمار میشی
مامانت روغن ضماد می زاره برات
خان داداشت رگ گیری می کنه
اون یکی دلسوزی می کنه
...
اون وقت من که باورم شده نزدیک ترین کَسِ تو ام حتی خبر دار نمی شم
می تونستم دعا کنم برات
می تونستم کلّی برات آرزوی خوب بکنم که زود تر بهبود پیدا کنی
 
هزار ثانیه ی غمگین،هزاران لحظه ی بغض دار،هزاران آدم وهزاران «پایان ناخوش» باید،بیان وبگذرن،بایدتموم این هزارها دست به دست هم بدن تا فقط یه لحظه شکل بگیره.یه «لحظه »ی تکرارنشدنی.لحظه ای که برای چند ثانیه چشمها رو باز میکنه.ذهن روبه متمرکز ترین حالت درمیاره،پردازش اطلاعات جدید ووصل شدنشون به تموم اطلاعات قدیمی که دراثر تجربیات زندگی به دست اوردیم،به بی نظیرترین حدِ خودش میرسه.....وبعد ناگهان دریک لحظه «میفهمیم»،خوب میفهمیم که چرا اون هز
معاشرت بر دانایی می افزاید ولی تنهایی مکتب نبوغ است.

جمله بالا نقل قولی است از یک مورخ انگلیسی به نام ادوارد گیبون که جمله ی پیچیده ای به نظر نمی رسد و سعی دارد یک مزیت کمتر شناخته شده تنهایی را بازگو کند. با اینکه جمله ساده به نظر می رسد ولی با یک بار خواندن ساده نمی توان آن را کامل درک کرد. برای اینکه بتوان جمله بهتر درک کرد آن را به دو گزاره کوچکتر تقسیم می کنم.
ادامه مطلب
زندگی کردن را از بهار بیاموزیم؛ که باوجود همهٔ تلخی‌ها و تاریکی‌ها، باوجود همهٔ دردها و ناخوش‌احوالی‌ها، هر صبح گل لبخند روی لب‌هایش می‌شکفد. رهای رهاست در عین محدود به فصل‌ بودنش. هروقت بخواهد می‌زند زیر گریه، هروقت بخواهد بلندبلند می‌خندد. لاک‌های رنگارنگ به ناخن‌هایش می‌زند و با لباس‌های گل‌گلی در خیابان راه می‌رود. یک‌عالمه حرف پشت سرش هست اما مگر برایش مهم است؟ نه! یکی می‌گوید بهار ثبات ندارد، یکی می‌گوید فروردین موهایش خ
دیروز بعد از مدتها با بچه‌های نوجوون، کلاس داشتم. تخته گاز از قم خودمو رسوندم تهران، کجا؟ الهیه، خیابون فرشته سابق. قرار بود از رسانه و فیلم و قصه و نوشتن بگم...ولی اوضاع غریبی رو توی دوتا 45 دقیقه تجربه کردم. بعضی از این نوجوونا خانواده‌های به شدت پولداری دارن، و بعضیا بچه‌های خدمه و سرایدارن. لمس اختلاف طبقاتی نجومی از نزدیک حالمو ناخوش کرد. کجا؟ وقتی که یکی گفت غذای مورد علاقه‌ش کال‌جوشه. یکی دیگه گفت فقط سوشی‌ای که توی استرالیا خورده رو
معلم: سلیم جان، با «مکتب» جمله بساز.سلیم: فاروق وردک حدود ده سال وزیر معارف افغانستان بود و فعلآ وزیر مشاور ریس جمهور غنی در امور پارلمانی معلم: من گفتم با «مکتب» جمله بساز. جمله تو اصلا مکتب نداشت. سلیم: نخیر استاد، جمله من حدود یک هزار مکتب داشت که شما متوجه نشدید.معلم: چه گفتی؟ من متوجه نشدم؟ تو فکر کردی من احمقم؟ برو از صنف بیرون.مجیب! ایستاد شو. با «پول» جمله بساز.مجیب: در حکومت حامد کرزی، فاروق وردک وزیر معارف افغانستان بود.معلم: پسرم، کج
فرار عمر از جنگ احد و عتاب و هجوم شدید امیر المومنین علیه السلام بر فراریان از جنگ
علی بن ابراهیم قمی قدس الله روحه الشریف عالم و مفسر بزرگ شیعه می‌نویسد:
وروی عن ابی واثلة شقیق بن سلمة قال كنت اماشى عمر بن الخطّاب اذ سمعت منه همهمة، فقلت له مه، ماذا یا عمر؟ قال ویحك أما ترى الهزیر القضم ابن القضم، والضارب بالبهم، الشدید علی من طغى وبغى، بالسیفین والرایة، فالتفت فاذا هو علی بن ابی طالب، فقلت له یاهذا هو علی بن ابی طالب، فقال ادن منی احدثك عن
موارداضافی تر از روند نرم افزار حذف می شوند
مواردی مانند چاپ کردن بطور آزمایشی از نسخه جدید جمله چین حذف گردیده شده
در جمله چین 1.1.2 این مواردی مانند چاپ یا پسوند مخصوص نرم افزار اضافی تر از جمله چین بودند. درواقع بین این همه قابلیت نسخه جدید جمله چین فقط قابلیت ذخیره فایل بصورت متنی و نه پسوند مخصوص است زیرا این کار در پرفورمنس نرم افزار تاثیر مثبت خواهد گذاشت.
یکی از دوستانِ جان نگرانه که من به خاطر گفتن جمله "من تا اول خرداد کارگاهمو افتتاح میکنم" چشم بخورم!!! برای رفقای چشم‌شور احتمالی این توضیح رو میدم که... من هنوز مکانی برای کارگاهم پیدا نکردم. مشکلات خیلی زیاد سد راهمو حل نکردم. و حتی وضعیت این روزا به شدت سخت شده. این جمله‌ها صرفا جمله‌های انگیزشی‌ای هستن که قراره روحیه منو حفظ کنن. همین :)
در پس گذر عطر نسیم خوش فصل بهار
چشم براه ، در سوگ غمگین تار 
بر لب تشنه ی داغ 
خالص گشته ام همچون عطر گلاب غمصر ناب
پرعطش همچون ماه تیر
آمیخته در تب و تاب
 در این لحظه ی بیداری پنهانی شب
باردیگر قلم از دور مرا میخواند
برتن این سیاره ی خاک
من غریب گشته ام ، بی وطن ، و بی عشق و بی یار . 
او نیز ، جا مانده از قرار ، 
زیر ان دریاچه ی بزرگ ، قبل از قامت بلند رشته کوه های سفید 
در دل سرزمینی سبز و نمور 
دور از هلهله های شلوغ 
فارغ از صوت و دود و بوق و سرود 
به وقت پایان سال نود و هفت 
به رسم هر سال که این روزها برای خودم مینویسم از سالی که گذشت ...
اما اینبار شاید غمگین تر از گذشته ...
یک غزاله ام... پر از فکر و خیال و غم و اضطراب ... به قول مه تاب :" دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت "
دغدغه ی همه چیزم را دارم ... درگیر آدم هایی شده ام که آرامش ام را از من ربوده اند ... من هیچوقت حسود نبوده ام ، نیستم ... ولی آسودگیشان برایم یک حسرت است ...حالم را بهم ریخته اند ... دغدغه هایم را زیاد کرده اند ...
این روز ها فاصله ی اشک و
خیلی کوتاه و مختصر میگم چالش از چه قراره. 
من یه جمله مینویسم، شما اون جمله رو ( همون مقصود ) به شکل دیگه‌ای، ترجیحاً ادبی، بیان کنید توی نظرات. قراره یکم کله‌هامونو به کار بندازیم، از خلاقیتمون بهره ببریم و "متفاوت فکر کنیم"
شمایی که رد میشی نظر نمیذاری D: نظر بذار اینجا رو
چالش رو هم وبلاگ "یک مسلمان" شروع کرده و همه دعوتن، به اینکه توی وب خودشون، پستی با این عنوان بذارن و جمله‌ی مد نظر خودشون رو بنویسن. 
جمله‌ی من اینه : 
بنزین گران شد
:)))) چیه
هیس، آن جمله را بر زبانت نیاورهمان جمله ی ....... ( دوست دارم تو را)مبادا کسیبفهمد که تو ....... ( دوست داری مرا)همان جمله که مثل زهربه اعماق قلبم فرو می رودهمان جمله که مثل یک تیر تیزتمام دل خسته را می درد.نگو دوست...... ( داری مرا)وای! یادم نبودکه باید جلوی خودم را بگیرمنگویم تو را دوست..... ( می دارمت)نباید برایت بمیرم!نباید بگویی که من را تو دوست... (داری)نباید بگویم تو را دوست ... ( دارم)نباید بفهمد کسی قصه ها رانباید تو را بی تو تنها گذارم
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
جمله چین چیست ؟
 هر رشته دنیایی کوچک است که با انتخاب آن به دنیای آن می رویم . مثلاً وبلاگ نویسی یا نقاشی کشیدن. هر کدام آداب خودشان را دارند ، هرکدام یک دنیای کوچک اند. اصلاً همین نرم افزار ورد ( Microsoft Office Word ) که قطعاً همه ما با آن کار کردیم نیز دنیایی کوچک است ، یا مترجم های آنلاین هرکدام برای خودشان یک دنیای بسیار کوچک دارند...
آیا تابه حال شنیده اید که دنیای کوچکی  به نام دنیای تشخیص اجزای جمله فارسی نیز وجود داشته با
 
بسم الله الرحمن الرحیم
جمله چین چیست ؟
 هر رشته دنیایی کوچک است که با انتخاب آن به دنیای آن می رویم . مثلاً وبلاگ نویسی یا نقاشی کشیدن. هر کدام آداب خودشان را دارند ، هرکدام یک دنیای کوچک اند. اصلاً همین نرم افزار ورد ( Microsoft Office Word ) که قطعاً همه ما با آن کار کردیم نیز دنیایی کوچک است ، یا مترجم های آنلاین هرکدام برای خودشان یک دنیای بسیار کوچک دارند...
آیا تابه حال شنیده اید که دنیای کوچکی  به نام دنیای تشخیص اجزای جمله فارسی نیز وجود داشته با
چرا تا وقتی وبلاگ هست موضوع نیست بعد همین که وبلاگ رو میبندی درست همون روز بهروز یاسمی مشتریت میشه ولی از طرفی خجالت میکشی بگی عاشق سروده هاشی و از طرفی یاد اوووووووووووووووون همه خاطره ای میفتی که با شعرااش داری. چرا زندگی انقدر بی مبالاته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
 
آری آن سایه که شب، آفت جانم شده استآن الفبا که همه ورد زبانم شده است
آن الفبای دبستانی دلخواه، تویی
عشق من آن شبح تار شبانگاه، تویی
 
 
مرا ز راه به در کرده بود چشمانت
به نام اوی من و تو
هیچ‌چیز از هیچ‌کس بعید نیست!!!
این جمله همیییییشه جزو ناامید کننده ترین جمله هایی بوده که جایی خوندم یا شنیدم، ازاین جمله های کوتاهی که مارو به تفکری طولانی اما سطحی وادااااااار میکنن/ سطحی در حد و اندازه همان کسانی‌که اینطور وقتها یهو میپرن وسط ذهنمون...
ادامه مطلب
ناخوش که باشی بدتر از هر درد، حیرانی‌ست
وقتی نمی دانی چه دارویی اثر دارد

از دست عالم خسته‌ام، مثل یتیمی که
تنهاست؛ در حالی که می‌داند پدر دارد.
#محمد_صمیمی
وقتی همه هستند اما او که باید نیست
در باغ باشی یا قفس؛ فرقی مگر دارد؟!

این درد دل‌ها هم همه از روی دلتنگی‌ست،
ما بی خبر هستیم،... او از ما خبر دارد
آه ای مسیحا، کی می‌آیی، بی تو این دنیا
وضعی شبیه حال و روز محتضر دارد

از رقّه تا کشمیر، از بغداد تا پاریس...
عالم مگر شکلی از این آماده‌تر
گاهی لازم نیس نفهمیتو به رخ بقیه بکشی
فقط کافیه فهمیدگیتو به همه ثابت کنی ...!
....
میگم این جمله چقدر عجیبه ...
نیس؟
دست از اثبات خودت به بقیه بردار و یه چیزایی رو به خودت ثابت کن !
با خودمم...
....
تا قبل از شنیدن این جمله 
یه جمله دیگه برام در صدر جملات ثقیل قرار داشت:
انتظار شعور داشتن از همه...
خود بیشعوری است...
اینو داداش نگفته ...ولی خوبه!
جمله چین 1.1.3 مسند و متمم ها را ندارد
به دلیل مشکلات فراوانی که توسط اینها به کاربری نرم افزار ضربه وارد می کرد مجبور به حذف آنها شدیم
حذف این موارد در جمله چین باعث بالاتر بردن کاربری نرم افزار می شود
از همان ابتدا هم بطور آزمایشی در نرم افزار قرار گرفتند اما با توجه به این مساله که نرم افزار قابلیت ادراک جمله مصنوعیش آنقدر قوی نیست که بتواند همچین مقوله ای را تشخیص دهد در حالی که بیش از 6000 فعل فارسی را تشخیص خواهد داد اما نمی تواند مساله متمم
سلام  
 
نمیدونم چطور شروع کنم چی بگم ولی فقط میدونم که به این یک کلمه ها کاری درست نمیشه حالا دیگه خودت حساب کار و بکن 
 
کسی که یک سال غصه شو خوردم و پاکارش بودم کارش حل شد خداروشکر میدونستم که حل میشه این و از قوت قلبی که امام رضا بهم داد متوجه شدم 
 
بازم شکر ولی کم براش نزاشتم و کنارش بودم   و الان خوش حالم که همیشه بهش روحیه دادم و نزاشتم خسته بشه 
 
حالام فقط خداکنارمنه که دم مبارکش هر لحظه گرم که لااقل اون هست 
 
آخر هفته هایی که دانشگاه م
شهر سوال - با همه معضلات و مشکلات پیش روی جوانان و خانواده ها، هنوز هم جوانان (و
حتی خانواده هایی) هستند که حاضرند با حداقل لوازم و ضروریات زندگی، زندگی
جدید مشترکی را تشکیل دهند. بر عهد و پیمان خود پایبند باشند و در نداری و
دارایی یکدیگر همراه و یار بمانند. برای ساختن زندگی مشترکشان تلاش کنند، و
تمام لحاظت خوش و ناخوش زندگی را با هم شریک باشند.بخش مشاوره شهر سوال بر بال اندیشه ها
ادامه مطلب
خطرناک ترین جمله دنیا چیست؟گفته می‌شود خطرناک‌ترین جمله این است: «من همینم که هستم.»در این جمله کوتاه می‌توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به‌تدریج راندن آدم‌ها از اطراف خود را حس کنیمپس مراقب باشیم ، هر روز فرصتی هست برای یه قدم بهتر شدن .با تغییرات کوچک روز بروز حالمون بهتر میشه
 
30شعبان
تصادفی پروفایل کیا رو چک کردم 
یه جمله رو بیو تلگرامش نوشته بود که همیشه در جواب نبودن هاش بمن میگفت
ترجمه اون جمله : مهم نیست چقدر دوری ، مهم اینه تو دلمی (حالا بیست کیلومتر از هم دور بودیم ولی بنی دو قاره از هم دور بودیم و خودش رو بمن رساند ۴۸ ساعت تو راه بود برای دین من و بعد از ۱۵ سال اومدن به ایران دو هفته کامل کرمانشاه بود)
گفتم خدایا معلوم نیست چن نفر رو با این جمله خر کرده 
پ ن: یکی از بزرگترین اشتباهات من در روابطم امتحان نکردن طرف مقابلم
 
❗️سوال : شیوه بلاغی یعنی چه ؟
 
✅ پاسخ #شیوه_بیان_جمله_در_زبان_فارسی
گروه‌های سازنده‌ی جمله به دو صورت در پی هم قرار می‌گیرند :
الف) شیوه ی عادی :کاربرد این شیوه در نوشته های « خبری ، اداری ، آموزشی» به روش زیر معمول است:
 
نهاد همه ی جمله ها در ابتدای جمله می اید.
فعل همه جمله ها درپایان جمله می آید.
ترتیب سایر جمله ها نیز به این صورت است :
1) نهاد + مفعول +  فعل 
 مجید  او  را دوست دارد
 
2) نهاد + مسند +  فعل
 من  خوشحال  بودم
 
3) نهاد + متمم + فعل
م
انواع حال:حال مفرد,جمله اسمیه.
حال مفرد:
سه ویژگی منصوب,نکره,مشتق را دارا است.
حال مفرد فقط در جمله فعلیه کاربرد دارد و غالباً در آخر جمله قرار دارد.
حال نکره است و ذوالحال معرفه است.
منظور ما از شتق اسم فاعل اسم مفعول وصفت مشبه بالفعل(فَعِل,فعیل)است.
جمله حالیه:
در وسط عبارت بعد از اسم معرفه به صورت فعل یا جمله می آید.
اگر بعد اسم معرفه فعل مضارع بیاید(و) حالیه کاربرد ندارد.
اگر ذوالحال جمع مکسر غیرانسان باشد حال مفرد مونث است.
جمله حالیه فعلیه ت
راهنمای استفاده و خطایابی در جمله چین
راحت تر استفاده کن !!
امروزه اکثر مشکلات گزارش شده تکراری است . بنابراین ما تمامی خطاهای گزارش شده را در این دو فایل زیر جمع آوری کردیم و راح حل هایی برای پیشگیری و حل آنها قرار دادیم.
اگر با مشکلی مواجه شدید که در این دو فایل وجود نداشت ، آنگاه به بخش گزارش خطا مراجعه کنید.
مهم : راهنمای استفاده از جمله چین (پیشگیری)
مهم : راهنمای خطایابی (راه حل)
از جمله گونه های گیاهی شهرستان انار میتوان به بادام کوهی،کیکم،تاغ،زرشک،قیچ و گز اشاره کرد.
همچنین اسکنبیل،اشنان(به جای صابون استفاده می شده است)،متکی،تارم،تلخه،مور،شور،چرخه،آدور(خار)سلمون،پنج کلاغو،دوسو،یونجه،گرگو،شیرو،کسرک،از جمله گونه های علفی شهرستان انار است.
دلیجه،جفد،گنجشک،غودی،پخته،چرناسک،دم زنو،خفاش،شونه سر،هفت رنگ،بلدرچین،شانه به سر،سنقر،لک لک،هوبره،بوتیمارو...از جمله پرندگانی هستند که در انار و تالاب فرهنگ آباد انا
من نهمم 
امروز معلم فصل پنج رو داد 
منم یه چیزایی یاد گرفتم گفتم بگم بهتون
عبارت های جبری
عبارت های تک جمله ای:وقتی یه متغیر با یک عدد ضرب بشه میشه عبارت تک جمله ای. 3x2.     -4xy.     
عبارت های چند جمله ای :اگه متغیر در زیر رادیکال ,توان منفی داشته باشه,در قدر مطلق باشه,و در مخرج باشه دیگه تک جمله ای نیست بلکه چند جمله ایه
درجه نسبت:درجه نسبت هر متغیر به توان آن بستگی دارد اگر متغیری توان 2 داشته باشد نسبت درجه آن دو است.          ​​​​​x2           نس
طبقه‌ی دوم کتاب‌خانه‌ام چیدم‌شان؛ تا هروقت کسی می‌آید توی اتاق اولین چیزی که می‌بیند همشهری‌داستان‌هایم باشد؛ که مرا با آن‌ها تعریف کند. بداند اگر ذره‌ای خواندن، نوشتن و حرف‌زدن بلدم، از صدقه‌سری شماره‌به‌شماره‌ی آن است. من شاید شاگرد خوبی نبوده‌ام؛ ولی او در همه‌ی این‌سال‌ها معلم بی‌نظیری بود. معلمی که دنیا را در ذهنش جا داده بود و جهان ذهن مرا، به‌قدر دنیا وسعت داد. حالا او هم اسیر رانت و مدیر بی‌کفایت و آقازادگی و از این‌د
دانلود آهنگ جدید پیمان بیات بی خبر
Download New Music Peyman Bayat Bi Khabar
آهنگ جدید پیمان بیات بنام بی خبر
بی خبر از حال منی عشق بد اقبال منی گم شده آرامش من گریه کنم یا نکنم
ای غم آدم کش من زندگی ناخوش من من چه کنم بی تو اگر با دل خود تا نکنم
 
ادامه مطلب
من به‌خاطر بچه‌ها مانده‌ام!این جمله از بدترین جمله‌های قاموس زندگی خانوادگی است. برخی از زن و شوهرهای فرزنددار، هردو، آن‌را هنگام نزاع‌های‌شان به‌کار می‌برند؛ گاهی از سر عصبانیت، گاه دیگر به عنوان فحش، گاه سوم برای کوبیدن طرف، گاه چهارم برای خنکی دل، و گاهی نیز واقعاً چنین است؛ یعنی زن یا شوهر یا هردو، به دلیل وجود فرزند نزد هم می‌مانند و اگر فرزند نبود، به زندگی مشترکشان ادامه نمی‌دادند.در هیچ‌یک از این "گاه‌"ها، نباید از این جمله
نمیدونم چرا از صبح که از خواب بیدار شدم یه جمله تو دهنمه:
ای عشق !
برای نجات جهان کفایت نمیکنی دیگر!
نمیدونم مال کی بود...
گشتم...
رضا کاظمی
نمیدونم از کجا این جمله اومده بود تو ذهنم شاید خوندن یه وب ...
شاید دیدن یه جمله شبیه این...
....
خیلی سیاهه این مدلی ...!
ولی سیاه هم رنگه دیگه!
 
داشتم درباره قواعد معکوس شدن جملات پیرو در زبان هلندی غر می‌زدم، این که وقتی جمله پیرو باشد فعل در انتها می‌آید و چون در دولینگو انگلیسی زبان واسط است، این نکته گاهی خیلی به چشم می‌آید و همیشه برای من اینطور بود که باید تا آخر جمله صبر کنی تا ببینی فعل چیه :-|حالا داشتم برای صابر از فارسی یه مثال می‌زدم که نگاه کن ... که وسط مثال پی بردم که خودمون هم فعل رو آخر جمله می‌آوریم و دست از غر زدن برداشتم و با کسانی که می‌خواهند فارسی یاد بگیرند هم
سلام ع.پ.د
نه که حرف تازه‌ای داشته باشم، نه. می‌بینی که. مثل همیشه خالی. اما این‌که باز برایت می‌نویسم این است که تصویری از تو به ذهن‌ام نمی‌رسد. بی شمایلی انگار. نمی‌دانم شاید خودت را مخفی کرده‌ایی. و شاید هم می‌دانی. من ترجیح می‌دهم که گمان کنم تو همیشه همه چیز را می‌دانی. هیچ‌گاه ندانستن تو را باور نمی‌کنم. تصمیم خودم است. من خودم که شکلِ «نمی‌دانم»ام باید این طور فکر کنم که تو می‌دانی حتی اگر بخواهی خلاف‌ش را نشان دهی که البته این‌
من آدم روزهای بلند تابستان نبوده و نیستم. هیچ وقت، حتی روزهای کودکی و در ایام تحصیل هم نزدیک شدن به این فصل برایم خوشحال کننده نبوده. جنب و جوش پاییز، سرما، شب های بلند، چای ِ داغ دور هم، مدرسه و درس و هزاران چیز دیگر همیشه دلم را می بُرد و باعث می شد در پاییز مست شوم و مستانه وارد زمستان و سال جدید شوم.
این روزها اما حس عجیبی دارم. حسی که در آن خبری از شور و شوق همیشگی نیست و به جایش تا دلت بخواهد غم هست. این روزها غمگینم. شاید چون اولین مهری است ک
میدونی اخرین جمله ای که دیشب بهت گفتم چی بود؟!
تو چشمای قشنگ و مهربونت نگاه کردم، دستمو روی سینه مردونت گذاشتم و بهت گفتم؛ تو چون خودت را داری، نمیدانی نداشتن یکی مثل تو یعنی چه
اینقدر به من نگو آرام باش، صبور باش
بیشتر از این در توانم نیست...
 
خوشبختی فقط آسایش و راحتی نیست. فقط برخوردار بودن از رفاه و ثروت و آسودگی نیست.
خوشبختی یعنی وظیفه شناسی. یعنی پیشبرد زندگی بر اساس ادب و اخلاق. یعنی تاب آوردن در پیچ و خم زندگی و شاکر بودن در سرد و گرم روزگار. خوشبختی یعنی انسان در رابطه اش با خود، با خدا و با انسان ها، صبوری کند و از مرز اخلاق و معرفت خارج نشود. خوشبختی یعنی این که گفتار و رفتار و اندیشۀ ما سازنده باشد و سوزنده نباشد. خوشبختی یعنی استمرار شادی و عطوفت و مهر بین همسران، فرزندا
پیمان بیات بی خبر
دانلود آهنگ پیمان بیات بی خبر
همین حالا دانلود کنید آهنگ زیبای پیمان بیات بنام بی خبر با لینک مستقیم ♪
Download New Song By : Peyman Bayat – Bi Khabar With Text And Direct Links
۶٫۰/۱۰ ★
ریمیکس اضافه شد
بی خبر از حال منی عشق بد اقبال منی●♪♫گم شده آرامش من گریه کنم یا نکنم●♪♫ای غم آدم کش من زندگی ناخوش من●♪♫من چه کنم بی تو اگر با دل خود تا نکنم●♪♫از خودت بی خبری ای دل دیووانه من●♪♫مستی می نزده ساکت می خانه من●♪♫آه چه سنگین شده این بغض تو بر
وای اصلا باورم نمیشه که سر تا پا انرژی منفی شده‌م 
و تو این کارِ بی‌نهایت ساده درمونده‌م!
حالم خوش نیست. 
مغزم دیگه نمیکشه و درد میکنه،
امروز ده ساعت تمام مشغول بودم..
دلم برای بچه‌هام تنگ شده!
کار ساده‌ایه اما فراتر از حد تصورم حجیییییمه!
چطور حجمش رو نفهمیدم؟
چطور بهش گفتم دو روزه تمومش میکنم؟
والا هفت روزه هم تموم نمیشه!
الآن هیچی ندارم که بتونم ارائه بدم..
هرچی بیشتر میرم کمتر نتیجه میگیرم..
اصلا انگار هیچی پیش نرفته.
بدتر از ویرایش‌های
شاید وقتی جمله «کسانی که تاریخ نمیخوانند محکوم به تکرار آن هستند» را خوانده یا شنیده باشید بعد از تحسین این جمله و عباراتی بدین مضمون مخاطب چنین جمله‌ای رو فقط و فقط مسئولین و حاکمین و منصب‌دارها بدانید و رد شوید و بارها و بارها در چاه تکرار تاریخ زندگانی خود بیوفتید و از ذهنتان نگذرد که تاریخ‌‌تان را با تمام اتفاقات خوب بدش را ثبت کنید!بار دیگر، اما مصمم‌تر به خود یادآوری کنیم که تجربه‌های کوچیک و بزرگِ شکست و پیروزی را بنویسیم تا فرام
 
بسم الله الرحمن الرحیم
جمله چین چیست ؟
 هر رشته دنیایی کوچک است که با انتخاب آن به دنیای آن می رویم . مثلاً وبلاگ نویسی یا نقاشی کشیدن. هر کدام آداب خودشان را دارند ، هرکدام یک دنیای کوچک اند. اصلاً همین نرم افزار ورد ( Microsoft Office Word ) که قطعاً همه ما با آن کار کردیم نیز دنیایی کوچک است ، یا مترجم های آنلاین هرکدام برای خودشان یک دنیای بسیار کوچک دارند...
آیا تابه حال شنیده اید که دنیای کوچکی  به نام دنیای تشخیص اجزای جمله فارسی نیز وجود داشته با
شاید وقتی جمله «کسانی که تاریخ نمیخوانند محکوم به تکرار آن هستند» رو خوانده یا شنیده باشید بعد از تحسین این جمله و عباراتی بدین مضمون مخاطب چنین جمله‌ای رو فقط و فقط مسئولین و حاکمین و منصب‌دارها بدانید و رد شوید و بارها و بارها در چاله تکرار تاریخ زندگانی خود بیوفتید و از ذهنتان نگذرد که تاریخ‌‌تان را با تمام اتفاقات خوب بدش را ثبت کنید!بار دیگر اما مصمم‌تر به خود یادآوری کنیم که تجربه‌های کوچیک و بزرگِ شکست و پیروزی را بنویسیم تا فرام
ما خیلی کارا کردیم، نگفتیم که ریا نشه.این درخت‌ رو من کاشتم توی حیاط دانشکده، البته با کمک علیرضا.خواستم بگم کی می گه ریاکاری خوب نیست؟ اونایی که می گن ریاکاری خوب نیست، همونایی ان که به پسر می گن نباید گریه کنی و با کسی درد و دل کنی و خودکار رنگی داشته باشی و ... . به دختر هم می گن نباید دوچرخه سواری کنی و ابراز احساسات کنی و ورزش رزمی یاد بگیری و بری فضا و ... ..حالا اینا بهونه بود، خواستم بگم سلام رِفیق !بیا توی کمپین #آری_ به_ریااگه درخت کاشتی، اگ
یه جمله جادویی وجود داره
هروقت از دست کسی ناراحتم که دیگه چرا به یادم نیست با خودم میگم من به دنیا نیامدم که فکر و ذکرم این باشه خودمو به یاد دوستانم بندازم به دنیا اومدم که به همه کمک کنم عشق بورزم و محبت کنم
وقتی ناراحت میشم که چرا کسی از من قدردانی نمیکنه میگم به دنیا اومدم که عشق بورزم و کمک کنم به همه حتی اگر قدردانی درکار نباشه
وقتی کسی دلم را میشکنه با خودم میگم به دنیا اومدم دل همه رو ترمیم کنم نه اینکه منتظر عشق باشم
با این جمله واقعا آ
شروع می کنم به نوشتن ، به وسط جمله رسیده و نرسیده یک هو نظرم عوض می شود. جمله را با همان فکر قبلی ادامه بدهم ،فکر جدید خفه ام می کند و اگر ادامه ندهم ، فکر جدید جایش را به فکر جدید تر می دهد که نکند این فکر یکی مانده به آخری هم درست نباشد.
به آدمی که فکر می کند همه ی فکرهایی که می کند اشتباه است و بیهوده چه می گویند ؟ 
موفقیت در یک چشم برهم زدن!
تب موفقیت های یک شبه رایج ترین بیماری جامعه ماست. شرایط نامناسب اقتصادی و نبود چشم انداز مناسب و امیدوار کننده برای آینده نزدیک از یک سو و حجم بالای خبرهای ناخوش آیند اختلاس ها و داستان های کلاه برداران شاد و پیروزی که هر روز در شبکه های اجتماعی می خونیم، از سوی دیگه، باعث شدند تا امروز بیشتر از هر زمان دیگه ای اعتقاد به کار و تلاش برای موفقیت در زندگی پیش مردم، به خصوص جوانان، از بین بره. این وسط یه عده آدم فرصت طلب،
آقای ترامپ سلام
توییتتان را خواندیم،گفتند یک شبه کلاس های زبان و ادبیات فارسی را با نمره بیست پاس کرده اید و خودتان این توییت را نوشته اید،چقدر زبان کشورم زیبا و دوست داشتنی هست که برای یاد گرفتنش اینقدر زحمت کشیده اید و الحق که معلمتان هم استادی بوده است برای خودش و شما چه شاگرد علاقمندی که اولین مشق تان از لحاظ املایی بدون غلط بوده اما یک لحظه، شاید از نظر املایی نمره بیست گرفته باشید اما از نظر بار معنایی و مفهوم ،نمره صفر را گرفتید.من و م
شما هم مثل من هستید یا..؟
وقتی یک موضوعی یا یک شخصی حسابی ذهنم را درگیر خودش میکند، توی این زمان هر جمله ای بخوانم یا هر حرفی را بشنوم زودی
پرتش میکنم سمت هدف مورد نظر و دربارش دو دل میشوم.
مثلا با خواندن یک جمله یا شنیدن یک حرف به خودم میگویم:
یعنی بی خیالش بشم؟..یعنی همش یک تصور هست؟..یعنی بهش بچسب و براش تلاش کنم؟
القصه که درگیری بالا میزند و هزارتا حرف و سوال. اما یک وقت هایی دنبال یک جمله یا یک حرف میگردی تا محکم بهت بگوید :
برایت پر از خیر و بر
   با چشمانے نگران و دلے پر از غم از پلہ‌هاے بیرونے ساختمان بیمارستان پایین آمد. داشت بسمت خودرو شخصے خودشان کہ بیرون از محوطہ بیرونے بیمارستان پارڪ شده بود مےرفت کہ صدایے بگوشش رسید. همانجا ایستاد و بہ پشت سر خود نظرے افکند. یکے از جلو دستش را محکم بر شانہ او نهاد و خطابش گفت: کجایے؟ مهدے!
  روے خود را برگرداند. با دیدن یکے از دوستان صمیمے لبخند زودگذرے بر لبانش نقش بست. آهستہ گفت: تویے؟ محمد!
  -مهدے! چہ شده است؟ چندبار صدایت کردم ولے تو انگار
اگه اتفاقات خیلی درشت و وحشتناک بعضی سال‌ها، مثل سال‌های ۹۵ و ۹۰ رو نادیده بگیرم، سال ۹۸ زیباترین و زیباترین و زیباترین و پراتفاق‌ترین و مهم‌ترین و ترسناک‌ترین و عجیب‌ترین و ناخوش‌ترین سال زندگی من بود! سالی که پر از اولین و پر از ترین‌های دورِ دورِ دور بود. پر از شدنِ ناشدنی‌ترین‌ها. پر از بودنِ نابودنی‌ترین‌ها. نمی‌خوام بشینم و ماه به ماه، فصل به فصل، روز به روز و اتفاق به اتفاق مرور کنم. اما امسال، من بدترین حس‌وحال رو توی روز کنک
هر چه مصیبت داریم از همین دو جمله است
سبکسری میکنیم و سهل انگاری،
به آن دو کلمه ای که میدانیم عمل نمیکنیم
همین
پ.ن: حواسم به منم هست؟ نه خیلی (عطف به همان جمله اول)
لعنت به این ذهن قالب زده برنامه ای، عزیز من برنامه نمیخواد اگر روزی باید برای خودت وقتی بگذاری بگذار چه یک ساعت چه ده ساعت
بیا کز عشق تو دیوانه گشتموگر شهری بدم ویرانه گشتمز عشق تو ز خان و مان بریدمبه درد عشق تو همخانه گشتمجنان کاهل بدم کان را نگویمچو دیدم روی تو مردانه گشتمچو خویش جان خود جان تو دیدمز خویشان بهر تو بیگانه گشتمفسانه عاشقان خواندم شب و روزکنون در عشق تو افسانه گشتمبه جان جمله مستان که مستمبگیر ای دلبر عیار دستمبه جان جمله جانبازان که جانمبه جان رستگارانش که رستمعطارد وار دفترباره بودمزبر دست ادیبان می نشستمچو دیدم لوح پیشانی ساقیشدم مست و قلم
بسم الله الرحمن الرحیم
برای درمان درد هایم به قرآن رو آوردم قرآنی که شفاست...
چند ماه است که هی میخوانم و نمی یابم نه شفا را نه آرامش را...
یک داروخانه مجهز را در نظر بگیرید که تمام داروهارا برای هردردی دارد هرگرفتاری که به داروی خویش برسد و ازآن برداشت نماید بهره مند خواهد شد
بیمار نمیتواند از دم دست همه داروهارا بخورد تا به درمان برسد!
قرآن کتابی است که برای هردرد درمانی دارد و کتابی است که برای هر کس هدایتی دارد و شفایی می آورد.برای یک بیمار گ
رهبر که فقط متعلق به ایران نیست.... شهید ابومهدی المهندس
خدایا جز شهادت برای ما نخواه... شهید سردار حاج قاسم سلیمانی
سردارم... پشت بیسیم‌ها می‌‌‌گویند: بسم الله قاصم الجبارین... همسر شهید قاسم سلیمانی
فقدان سردارِ ما تلخ است اما کامِ قاتلانِ او تلخ‌تر خواهد بود... جانِ جانان رهبرم
دستِ حاج قاسم تازه در عالم بازتر شده است... حاج حسین یکتا
«جان» امانتی است که باید به «جانان» رساند، اگر خود ندهی، می‌ستانند. فاصله هلاکت و شهادت، همین خیانت در امان
کلاز مستقل Independent clause: IC کلازی می باشد که در آن علاوه بر حداقل یک فاعل و یک فعل صرف شده، معنی و مفهوم کاملی انتقال می یابد:
I like spaghetti.He reads many books.کلاز وابسته Dependent clause: DC کلازی است که معنی و مفهوم کاملی را نمی رساند؛ و باید با کلازی مستقل ترکیب شود تا جمله ی کاملی ساخته شود.
Although I like spaghetti,…Because he reads many books,…Subject –فاعل: شخص، حیوان، مکان یا چیزی که کاری انجام دهد. برای مشخص کردن فاعل در جمله باید بپرسید چه کسی یا چه چیزی؟
I like spaghetti.He reads many books.verb-فعل: ب
ابراهیم کرخىّ گوید: بر امام صادق علیه السّلام وارد شدم و نزد او نشسته بودم که
ابو الحسن موسى بن جعفر علیهما السّلام که نوجوانى بود درآمد و من برخاستم و او را
بوسیدم و نشستم،آنگاه امام صادق علیه السّلام فرمود: اى ابراهیم! آیا مى ‏دانى
که پس از من او امام توست، بدان که اقوامى در باره او به هلاکت افتاده و اقوام
دیگرى به سعادت رسند، لعنت خدا بر قاتل او باد و خدا عذاب روحش را دو چندان
کند،.بدان که خداى تعالى از صلب او بهترین اهل زمین در عصر خود را

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آژانس گردشگری چوبین